مؤسسه فرهنگی تمیز

امام خامنه ای :آتش به اختیار به معنای «کار فرهنگیِ خودجوش و تمیز» است

مؤسسه فرهنگی تمیز

امام خامنه ای :آتش به اختیار به معنای «کار فرهنگیِ خودجوش و تمیز» است

مؤسسه فرهنگی تمیز


"آتش به اختیار به معنای «کار فرهنگیِ خودجوش و تمیز» است و به معنای بی قانونی و فحاشی و طلبکار کردن مدعیان پوچ اندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست"

آخرین نظرات
  • ۳۰ شهریور ۰۰، ۲۰:۰۷ - اسید سیتریک
    عالی

فرهنگ شهادت،عامل پیشرفت کشور خواهد بود

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۴ ب.ظ | مجتبی دهقانی پوده | ۰ نظر
بإسم رب الجمیل
فضیلت شهادت
من عقیده‌ی راسخ دارم بر اینکه یکی از نیازهای اساسی کشور، زنده نگه داشتن نام شهدا است؛ این یک نیازی است که ما - چه آدمهای مقدّس‌مآب و متدینی باشیم؛ چه آدمهایی باشیم که خیلی هم مقدّس‌مآب نیستیم، امّا به سرنوشت این کشور و به سرنوشت این مردم علاقه‌مندیم - هرجور که فکر بکنید، بزرگداشت شهدا برای آینده‌ی این کشور، حیاتی و ضروری است. فرهنگ شهادت یعنی فرهنگ تلاش کردن با سرمایه‌گذاری از خود برای اهداف بلندمدّت مشترک بین همه‌ی مردم؛ که البتّه در مورد ما آن اهداف، مخصوص ملّت ایران هم نیست، برای دنیای اسلام بلکه برای جهان بشریت است. این فرهنگ در جامعه‌ای اگر جا افتاد، درست نقطه‌ی مقابل فرهنگ فردگرایی غربی امروز [است‌] که همه‌چیز را برای خود و با محاسبه‌ی شخصی می‌سنجند؛ برای همه‌چیز یک قیمت اسکناسی و پولی قائلند و آن، به دست آوردن آن پول است؛ این درست نقطه‌ی مقابل آن فرهنگ است؛ یعنی «وَ یؤثِرونَ عَلی‌ اَنفُسِهِم»؛(۱) اینها کسانی هستند که ایثار میکنند؛ فرهنگ ایثار، فرهنگ گذشت، فرهنگ مایه گذاشتن از خود برای سرنوشت جامعه و برای سرنوشت مردم. این فرهنگ اگر عمومی شد، این کشور و هر جامعه‌ای که این فرهنگ را داشته باشد، هرگز متوقّف نخواهد شد؛ به عقب بر نخواهد گشت و پیش خواهد رفت.۱۳۹۳/۱۱/۲۷

توصیه واهتمام به فرهنگ اسلامی ایرانی

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۷:۲۰ ق.ظ | مجتبی دهقانی پوده | ۰ نظر
بإسم رب الجمیل


ما سالهای متمادی تحت سلطه‌ی دشمن بودیم؛ در هر دوره‌ای یک جور؛ در دوره‌ی قاجار یک جور، در دوره‌ی پهلوی یک جور. در دوره‌ی قاجار تحت سلطه‌ی دو رقیب بودیم: انگلیس و روس آن‌روز؛ آن روز هنوز شوروی هم نبود. این یک امتیاز میگرفت، او می‌آمد میگفت شما به این امتیاز داده‌اید به من هم بدهید؛ او هم یک امتیاز [میگرفت‌]. بین دو قدرت، یک مسابقه‌ی امتیازگیری در کشور راه افتاده بود؛ این بی‌عرضه‌های حاکم بر کشور هم ملّت را و اهداف ملّت را قربانی اینها کرده بودند. آن روز کشور ایران پانزده بیست میلیون هم بیشتر جمعیّت نداشت؛ همه چیز این ملّت را آنها قربانی کردند. در زمان آنها این‌جور، در زمان پهلوی یک شکل دیگر که البتّه شکل بدتری بود؛ یعنی در خدمت هدفهای آنها قرار گرفتند و کشور را برای آنها باز کردند. [چون‌] فرهنگ ایرانی و اسلامی میتوانست ملّت را وادار به مقاومت کند، این فرهنگ را تغییر دادند. آن روحیّه‌ای که در قضیّه‌ی تنباکو توانست تو دهن کمپانی خارجی بزند، آن انگیزه‌ای که در قضیّه‌ی مشروطه توانست مردم را وارد صحنه بکند، در دوران پهلوی سعی کردند آن روحیّه و آن انگیزه را از بین ببرند؛ تلاششان این بود. رضاخان و محمّدرضا هم در خدمت آنها، هرکاری خواستند اینها کردند. البتّه خودشان هم اعتقادی نداشتند و بی‌اعتقاد بودند امّا هرچه آنها دستور دادند اینها انجام دادند. در طول سالهای متمادی، این وضع کشور بوده است.۱۳۹۴/۱۱/۱۹

آتش به اختیار به معنای «کار فرهنگیِ خودجوش و تمیز» است

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۶، ۰۷:۱۶ ق.ظ | مجتبی دهقانی پوده | ۰ نظر
بإسم رب الجمیل
در خجسته عید سعید فطر، مردم موحد و مؤمن ایران اسلامی به شکرانه‌ی یک ماه روزه‌داری و بندگی خداوند متعال، نماز عید را در سراسر کشور با شکوه فراوان برگزار و از خداوند کریم، بهترین‌ها را مسئلت کردند. کانون این حضور پرشور و مؤمنانه، مصلای امام خمینی تهران بود که نماز عید سعید فطر به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اقامه شد.
بإسم رب الجمیل

 بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

 برادران و خواهران عزیز؛ خیلی خوش آمدید. از این‌که در جمعی که متکّفل و متعّهد مسأله فرهنگ عمومی در جامعه اسلامی ماست، بحمداللَّه فضلا و شخصیتهای فکری و متخصّصان تعلیم و تربیت و آگاهان از مسائل فرهنگی حضور دارند، بسیار خوشوقتم؛ زیرا وقتی جمعی از زبدگان و صاحبنظران فرهنگ عمومی یک جامعه، برای ترقّی آن اجتماع کرده‌اند، مایه سعادت و امیدواری است.

 کنترل فرهنگ عمومی، یک مسأله مهم و جدید است که شاید اهل فکر و فرهنگ و صاحبنظرانِ مسائل فرهنگی، قبلاً به این معنا کمتر اندیشیده بودند و کمتر توجّه میکردند که برای هدایت و اداره فرهنگ عمومی در جامعه، یک کار ویژه لازم است.

بإسم رب الجمیل

ای کاش مجال میداشتیم و از این فرصتِ مغتنم استفاده میکردیم و با نقطه‌نظرات تعدادی از شما آقایانِ مدیران مراکز آموزشی از نزدیک آشنا میشدیم؛ اگرچه من در بعضی از مسافرتها و یا به‌طور متفرقه نظرات بعضی از دوستانِ رؤسای دانشگاه‌ها را شنیده‌ام.

اولاً به همه‌ی شما دوستان خوش‌آمد عرض میکنیم و از زحماتتان تشکر میکنیم. به‌نظر من آنچه اصل قضیه است، این است که ما به اهمیت جایگاه دانشگاه و علم، از بن دندان ایمان بیاوریم. اگر این شد، بسیاری از کارهایی که باید انجام بگیرد، به خودی خود انجام خواهد گرفت. «ما» که میگویم، یعنی هم شما مسؤولان دانشگاه‌ها، هم مسؤولان وزارت علوم، هم مسؤولان وزارت بهداشت، هم مسؤولان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، و هم مسؤولان ارشدِ کلان‌نگر و کلان‌رفتار در کل کشور باور کنند که علم - که یکی از ارکان مهم آن، دانشگاه است - چه نقشی برای امروز و فردای کشور دارد.